مهمترین علل افسردگی چیست

افسردگی یکی از شایع‌ترین اختلالات روانی است که به احساس غم یا تجربه‌ی بحران‌های زندگی محدود نمی‌شود و به تشخیص زودهنگام و اقدامات درمانی مناسب نیاز دارد. چنانچه این بیماری در مراحل اولیه تشخیص داده شود، فرد بسته به تجویز پزشک از طریق دریافت دارو، شرکت در جلسات روان‌درمانی یا حتی تغییرات سبک زندگی به میزان قابل‌ توجهی بهبود خواهد یافت. اما اگر هیچ اقدامی جهت مداوای این بیماری انجام نپذیرد، می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری را نه تنها برای خود فرد بلکه برای همه‌ی اعضای خانواده رقم بزند.آمارها در ایران حاکی از شیوع روزافزون افسردگی در کشور است.هر دوره‌ی این بیماری در صورت عدم درمان ممکن است چند ماه تا چند سال ادامه پیدا کند. افراد مبتلا به افسردگی حاد حتی احتمال دارد به درجه‌ای از ناامیدی برسند که دست به خودکشی بزنند. این در حالی است که شناخت علائم افسردگی نقش به‌سزایی در پیشگیری از افزایش وخامت این بیماری دارد.

در اینجا به بیان برخی از مهمترین علل افسردگی خواهیم پرداخت : مصرف دخانیات : افرادی که در معرض افسردگی قرار دارند، بیشتر به کشیدن سیگار روی می‌آورند. اما گفته می‌شود که نیکوتین بر فعالیت انتقال‌دهنده‌های عصبی در مغز اثر می‌گذارد و موجب بالا بردن سطح دوپامین و سروتونین (که مکانیزم عمل داروهای ضدافسردگی نیز هست) می‌شود. این موضوع می‌تواند اعتیادآوری دارو و تغییرات خلق‌وخو که با آن همراه است و همچنین این که چرا افسردگی با ترک سیگار همراه است را توضیح دهد. خودداری از کشیدن سیگار و ترک آن می‌تواند به متوازن کردن موادشیمیایی مغز شما کمک کند.

ژنتیک : در برخی موارد، اختلالات خُلقی و افکار خودکشی‌گرایانه‌ ممکن است زمینه‌ی ژنتیکی داشته باشند، اما ژنتیک فقط یکی از عوامل افزایش‌دهنده‌ی خطر ابتلا به افسردگی است. ۱۰۰درصدِ ژن‌های دوقلوهای همسان با یکدیگر تشابه دارند، در حالی‌که فقط ۳۰درصد احتمال می‌رود هر دو نفرشان به افسردگی مبتلا شوند. علائم افسردگی در افرادی که زمینه‌‌ی ژنتیکی دارند، معمولا در سنین پایین‌تر ظاهر می‌شود. ناگفته نماند که علاوه بر عامل ژنتیک، عوامل دیگری نیز مانند شرایط و اتفاقات زندگی در ابتلای این افراد به افسردگی مؤثر هستند.

افسردگی فصلی : نوعی یا دوره ای از افسردگی است که معمولا در پاییز و زمستان تجربه می شود و یکی از عوامل مهم آن نور ناکافی است. احتمالا نور ناکافی تغییرات معنی داری را در سطوح برخی از هورمون ها به ویژه “ملاتونین” ایجاد می کند و از طرفی تغییرات دما و نور موجب به هم خوردن ساعت درونی بدن که الگوهای خواب و بیداری را کنترل می کند، می گردد و این تغییرات منجر به بروز این اختلال می شود.

افسردگی زنان از منظر اجتماعی : سومین ریشه افسردگی در خانم ها، علل اجتماعی است که از مهم ترین آنها می توان به موقعیت اجتماعی، جایگاه شغلی و تبعیض هایی که نسبت به خانم ها در جامعه یا دنیا وجود دارد، اشاره کرد. به عبارتی با گسترش شیوه زندگی صنعتی، خانم ها علاوه بر نقش باروری، چند مسئولیت دیگر همچون حضور در محیط کار بیرون از منزل و نیز مدیریت امور منزل را به عهده گرفته اند و به مراتب نسبت به مردان حجم کار بیشتری را باید انجام دهند. فارغ از مسئولیت های کاری و مدیریت امور منزل، بارداری هم بار سنگینی است که طبیعت به عهده خانم ها گذاشته است. نابراین توجه به حالت های روانی خانم ها و پیشگیری و درمان به موقع افسردگی شان باعث ارتقای سطح بهداشت روانی خواهدشد. پیشیگیری از افسردگی در خانم ها مهم است. می توان با روابط اجتماعی قوی، ایجاد جایگاه مناسب شغلی و مهم تر از همه، درک و همدلی با آنها از افسرده شدنشان جلوگیری کرد.

ناامیدی و بی‌ارزشی : آدمی در هر سن و سالی که باشد، وقتی احساس ناامیدی و بی‌ارزشی کند، دنیا در نظرش تیره و تار می‌شود و در صورتی که سایر عوامل اقتصادی و اجتماعی نیز این حال را تشدید کنند، فرد به سمت خودکشی تمایل بیشتری پیدا می‌کند. در گذشته خبرهای تاثربرانگیزی درباره خودکشی نوجوانان و جوانان به دلیل پایین بودن نمره تحصیلی یا قبول نشدن در کنکور شنیده‌ایم. براستی چرا یک جوان به خاطر نمره، خودکشی می‌کند. دلیل آن را باید در رفتار والدین و اطرافیان آن فرد جست‌وجو کرد.

مشکلات اقتصادی : افسردگی مردان را بیشتر ناشی از مشکلات اقتصادی و شرایط زندگی؛ و مشکلات ارتباطی مهم ترین عامل بروز افسردگی در زنان است، افراد واقع بین نیز معمولاٌ سطح افسردگی شان بیشتر از دیگران است. علائم این بیماری در زنان، مردان و کودکان متفاوت است. علائم افسردگی در مردان بیشتر خود را به شکل کار کردن های زیاد و طولانی نشان می دهد و در کودکان نمودی چون بی علاقه بودن به بازی دارد و در برخی از کودکان خود را به شکل بیش فعالی ظاهر می کند.

روابط خواهر و برادری ضعیف : با این که نداشتن رابطه خوب با هرکسی می‌تواند موجب افسردگی شود، اما در یک تحقیق که در سال ۲۰۰۷ انجام شد، مشخص گردید که مردهایی که قبل از سن ۲۰ سالگی با خواهر و برادرهای خود کنار نمی‌آمدند، در سال های بعد و بزرگسالی بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار داشته‌اند. با این که مشخص نیست چه چیزی در رابطه خواهربرادری اینقدر مهم است، اما محققان حدس می‌زنند که این روابط می‌تواند با توانایی برقراری ارتباط افراد با هم‌سالان خود مرتبط باشد. کشمکش زیاد بین خواهر و برادرها می‌تواند فرد را تا قبل از سن ۵۰ سالگی در معرض ابتلا به افسردگی قرار دهد.

منبع و ماخذ : pishrotebpersia.com